دو تا استاد داشتم توی دانشگاه که دو تا مورد رو به من گوشزد کردند
که یادم نمی ره :
یکی از استادام وسواس در اجرا داشت و اگر در کار نهایی شما جای یک
خط پاک شده یا یک لکه خیلی ریز می دید نمره کم می کرد شاید ۱ یا ۲
نمره ... به کار نهایی من ۱۹.۷۵ داد ... وقتی ازش پرسیدم چرا ؟
گفت : نگاه کن اینجای کارت یکی از خط ها کمی انحراف داره باید حواست
باشه که یک کار هنری رو باید با وجدان طراحی کنی و به پایان برسونی نه
با بی حوصله گی !!!
استاد دیگرم درس شیرین طراحی رو به مدت دوسال به ما یاد داد و هر بار که
کلاس تموم می شد ۱۰۰ تا ۲۰۰ طراحی به ما مشق می داد برای جلسه
بعد حالا جلسه بعدی کی بود ؟ دو روز بعدش
یه روز که داشتم واسه یکی از دوستانم یه طراحی مفهومی می کشیدم به
رسم یادگار اومد جلو به من گفت :
لیدا به خاطر این کارت ازت نمره کم می کنم ... گفتم : آخه چرا ؟ مگه چه
اشکالی داره ... گفت : هرگز دستت رو برای تقلب کسی باز نذار !!!!!!
حالا نکته ای که می خوام بگم اینه :
این روزها تا دلتون بخواد هنرمند می شناسم که به راحتی از اونور آبی ها
تقلب و تقلید می کنن و پزش رو اینجا به من و تو می دن و با همون اعتماد
به نفس توخالی کلی هم واسه خودشون پست و مقام دارن که از نظر من
و خیلی های دیگه یه قرون نمی ارزه ! بالاخره یکی نیست بگه بقیه ندونن
یه عده که می دونن .... ها !!!!!!
و اینجا تا دلتون بخواد هنرمند بی وجدان می شناسم که اجرای کارش به
دو ساعت هم نمی کشه تموم می شه و به ما که می رسن و وجدان کاری
ما رو می بینن می گن : برو بابا چه حوصله ای داریا !!!!! یه چیز بکش بره !!
حالا فهمیدین چرا حرف استادهام رو یادم نمی ره ؟
ما ایرانی ها فقط بلدیم واسه همدیگه شعار بدیم ... شعارهای دروغ
ما ایرانی ها فقط بلدیم به همدیگه بگیم ما اینیم .... غرورهای توخالی
ما ایرانی ها فقط بلدیم به راه ها و اشخاصی فکر کنیم که به نفع ما
هستند ... پله های ترقی و منفعت آشنا به آشنا
امروز از ایرانی بودن خودم خجالت می کشم و متاسفم که در بین این آدمها
زندگی می کنم